عاشقانه ها

این وبلاگ شامل مطالب ونوشته های یک عاشق که برای معشوق می نویسد و شاید این نوشته ها بتواند درس عبرت یا کم شدن غم یکی باشد.

عاشقانه ها

این وبلاگ شامل مطالب ونوشته های یک عاشق که برای معشوق می نویسد و شاید این نوشته ها بتواند درس عبرت یا کم شدن غم یکی باشد.

قلبم ادامه خواهد داد....

قلبم ادامه خواهد داد....

سلام الهه ی آرزوهای دست نیافتنیم... قبلا گفته بودم می خوام فراموشت کنم ولی نتوانستم چون عشق تو بد جوری در قلبم آشیانه کرده... یاد تو زیباترین یادهاست... من از یادت که نرفتم؟ روزهای بارانی با تو بودن با یک رعد و برق سریع از خاطرم گذشت... من منتظر رنگین کمان عشقمون هستم... تو فکر میکنی بعد از رفتن تو رنگین کمانی در زندگیم پدید می آید... فکر نکنم؟ من هر جور فکر میکردم غیر از اینکه تو زودتر از من بری... این دفعه هم جلوتر از من بودی... ولی افسوس که بد موقعی رفتی... تو میگی روزهای خوبمون دوباره تکرار میشن...؟ نمیدونم؟ فقط میدونم با رفتنت عاشقتر شدم... الهی بسوزد پدر این عشق... و منو بیشتر از این غرق در شعله های وحشی خود بکند... می خوام فقط برای تو بسوزم تا شمع وجودم تهی شود از بی تو بودن... هر گوشه از اتاقم یاد آور یک خاطره از توست. قهرهای کودکانه ات... دوستت دارم هات... بهانه هات... نازهایت که من به جان و دل می خریدم... حتی دلم نمیاد به قاب روی پنجره که یاد آور خاطراتی از توست نگاه کنم... و قاب را در پشت پرده پنهان نگاه داشتم... الان بعد این همه مدت نگاهی بهش کردم و بوسه ای بر قاب شیشه ای زدم... نوشته روی قاب که همیشه تو ذهنمه اینه که الان برات میگم که یک وقت فکر نکنی از یادم رفته: (هر شب در رویاهام تو را می بینم... احساست میکنم... این گونه است که تو را می شناسم... این گونه باش... علیرغم پیچ و خمهای دور و فاصله کهکشانی که بین ماست... بیا و خوت را به تماشا بگذار... این گونه باش... نزدیک دور هر کجا باشی ایمانم را از دست نخواهم داد... اگر چه شبها بسیار سختند ادامه خواهم داد... که یک بار دیگر تو در می گشایی... واینجا هستی اینجا... در قلب من... و قلب من ادامه خواهد داد...) من با همه کم آوردنام در برابر تو بازم سر تعظیم در برابر عشق پاکت میزارم... من محتاج طواف تو کعبه عشقم... من منتظر اون روز هستم روزی که مثل هیچ یک از روزهای رفته ام نیست... روزی که تو برای همیشه پیشم بمونی و حتی صحبت از رفتن نکنی... تو میگی اون روز تو سرنوشتمون ثبت شده؟... نمیدانم...؟

 

نظرات 2 + ارسال نظر
شکوفه یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 22:17 http://www.haramedelam.blogsky.com/

سلام ..

امیدوارم که به الهه عشفت برسی و همیشه دلت با عشق

بتپد ...

موفقو سلامت باشی ..

در پناه حق

سلام مرسی از لطفتت ولی الهه ی من واسه همیشه از پیشم رفته الانم تنها با خاطراتش دل خوشم... شاد باشی...

فاطمه دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 00:31

سلام خسته نباشین
از صبح تا این وقت هر وقت شده نشستم وبلاگ شمارو خوندم
هر پستی که می خوندم انگاری دردی از دردهای من بود
باور کنید سعی کردم گریه نکنم ولی نتونستم چون یه عاشق درد عاشقو می فهمه
چقدر زندگی من وشما شبیه بوده شاید چون دوتامون قطره ای از دریای بی کران عشقو چشیدیم
شاید باور نکنید ولی تک تک پست های شمارو از اول از جایی که اولین پست رو نوشتید تا همین پست آخری رو به دقت خوندم
شاید وبلاگ شما وسیله ای بود تا من دوباره عشق شکست خورده رو به یادم بیارم یه چیزی که لااقل من یه دفعه قطع امید شدم ولی می دونم کار شما سختره چون باید بسوزی و بسازی
نوشته های شما خیلی چیزارو به من نشون داد
یکی اینکه که شاید یکی از طرفای عشق به خاطر دیگری از عشق بگذره
می دونید یار منم بدجوری خوردم کرد طوری منو شکست که فرو ریختم
اوایلش نمی تونستم حتی فکر خودکشی هم به ذهنم رسید ولی با خودم گفتم که اگه هنورم یه ذره دوستم داشته باشه از مرگ من غصه میخوره و ناراحتی اون برا من از مرگ بدتر بود می دونم چقدر سختی می کشین
یه سوال ازتون دارم سوالی که توش موندم
چرا کسی که میره یه روز بر میگرده همین اتفاقی که برا من اتفاق افتاده
برگشته ولی من نمی تونم باور کنم
می دونین ازش فراریم ولی خوشحال که هست و عطر نفسش تو شهر عشق من پیچیده نمی دونم اینارو برا چی براتون می نویسم شاید برای دلداری باشه ولی می دونم دلداری برای عاشق هیچ سودی نداره
چون عاشق دلی نداره که دلداریش بدی
معذرت می خوام که برای اولین اومدن به وبلاگ شما اینقدر حرف زدم بازم میام با اجازتون
فاطمه

سلام دوست عزیز مرسی از نظرتون سرنوشت هر آدم همیشه طوری رقم می خوره که فکرشو هم نمیکنه... مثل من... مثل شما خیلی زیاده... مهم اینه که از پا در نیایم و به گذشته ی پر شکوه دل خوش باشیم در ضمن خوشحال میشم دوباره به من سر بزنی
کسی که دوستش داریم فکر میکنیم بالاخره بر می گرده ولی نمی تونیم باور کنیم که چنین روزی تو زندگیمون هست یا نه ... شما هم شاد باشید و سعی کنید از نو زندگی جدیدی شروع کنید ولی هیچ وقت گذشته رو فراموش نکنید چون گذشته ی جزیی از زندگیمون هست... شاد باشی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد