عاشقانه ها

این وبلاگ شامل مطالب ونوشته های یک عاشق که برای معشوق می نویسد و شاید این نوشته ها بتواند درس عبرت یا کم شدن غم یکی باشد.

عاشقانه ها

این وبلاگ شامل مطالب ونوشته های یک عاشق که برای معشوق می نویسد و شاید این نوشته ها بتواند درس عبرت یا کم شدن غم یکی باشد.

تنها هم نفس آینه

سلام الهه نازم. روزهای با تو بودن چه کوتاه بود. الان که پیشت نیستم قلبم تا اعماق وجودم ترک برداشته که فکر نکنم با اومدنت هم خوب بشه. هیچی نمی تواند این قلب ترک برداشته را خوب کند. روزا الان چه دیر می گذرن. روزای با تو بودن چه زود گذشتن.همش انتظارتا کی نمی دونم. تو رفتی از پیشم. من باید این رفتنو باور داشته باشم. ای کاش می دونستم دیگه بهم فکر میکنی و یا اصلا منی تو زندگیت بوده که بهش فکر کنی. بذار یک چیزو اعتراف کنم من ازته دلم ازت خجالت میکشم نمی تونم تو روی ماهت نگاه کنم چون نتونستم برای رسیدن به تو مبارزه کنم. و تا قیامت عشق من به تو پایداره و بیشتر تر از روز قبله. الان که پیشم نیستی دارم دیونه میشم من که فقط اونو می پرستم. کعبه عشقم فقط اون بود پس چرا تا ابد واسم نموند؟درسته تو منو تنها گذاشتی ولی من تا آخر عمرم با یاد و خاطراتت سر میکنم. و تو هنوز اول گرداب سرنوشتی و با افتخار این گرداب شوم را طی کن. تو خوشبختی خوشبخترم میشی ولی من اسیر سرنوشتم و تو گرداب تباهی سرنوشت دارم جون میدم تو باید راه خودت را بری برایت دعا میکنم تا مثل من نشی می خوام گریه کنم اگه اشکی باقی مونده باشه. منو ببخش که تنهام گذاشتی من گل قشنگم گلدون خوبی برایت نبودم تو اول راه زندگیت سر راهت سبز شدم سربار غمها تو شده ام تو خودت به اندازه کافی دلت از دنیا گرفته بود و من هم به جای اینکه مرهمی برایت باشم بلایی برایت شده بودم. الان برو راحت باش زندگی کن دیگه منی نیست که ناراحتت کنه. آخه چرا؟   من دوستت دارم.آخه من دیونه دردمو به کی بگم....

 

 

شبی غمگین...

امشب نیز دلم گرفته می خوام گریه کنم نمی تونم...امروز هم گذشت این روزها چه زود می گذرند ای خدا چه میشد, روز و شب را به وجود نمی آوردی ودر ذهنم میرسه که تو از پیشم رفتی دیونه میشم خدایا من اونو اندازه تمام دنیا دوستش دارم. اون معبود منه ومن جز اون چیزی نمی خوام اون شاه پریون منه, اون شاه گلی منه, اون ناز گلی منه اون نفس منه ای کاش پیشم بودی در این لحظات غم آره قلبت پیش منه. پس من دیگه غمگین نیستم چون نفسهایت را اینجا حس میکنم تو همه جا با منی تو وجود منی تو قشنگترین و پاکترین عشق آسمونی هستی فرشته نازنینم دوستت دارم. و شب هنگام زیر سایه نور مهتاب به عشق تو به بالینم میروم تا تو الهه آسمانی به خوابم بیایی خوب شبت به خیر یک چیز یادم رفت بگم الهه دلم برات تنگ شده است

تنهاترین

امشب نیز در خلوت دل با خود سخن گویم. و روزهای از دست رفته را می جویم,خوب می دانم, هنوز فرصت شکفتن باقی است.باران اشکهایم دوباره شروع به باریدن کرده وزمین دلم را سیراب میکند,اگر دل امیدواری دست مرا بگیرد من نیز خواهم شکفت. که هست از من درمانده تر,پریشان تر که هست همچون من از سوز عشق ویران تر... از دیار سکوت می آیم دست در دست تنهایی و درد هجران تو. خسته ام از همیشه با تو بودن آرزویی بیش نیست. تو رویاهام حضور داری. و رویاهای کم رنگ من را رنگ می بخشی. تو بت منی و من تو را می پرستم. ای شکوه تمام رویاها! در من اینجا طلوع کن مرا غرق لبخندهای خود گردان غرق در قصه شکوفایت. شعله ام کن میان دستانت. محو کن بند بند وجودم را, با تو گویم راز دلم را ای نگاهت سبز, با تو گویم ای آشنای رویایی, ای سبزترین قامت عشق و احساس و ای همنفس آینه و باغ یاس, دیریست که منتظرم تا تو بیایی با یک سبد از یاسمن و پونه و گیلاس,

با عشق تو سرشارتر از ابر بهارم, با تو عاشق ترین عاشق روی زمینم, دوستت دارم گر چه پایان راه را میدانم ولی باور ندارم.